|
آیا بین موضوع شفاعت و آیات پایانی سوره زلزال تضاد وجود ندارد؟ آیا این اصلی وارداتی از مسیحیت است؟ برای پاسخ ابتدا باید دید، آیات مورد نظر چه میگویند و اصل شفاعت چیست تا معلوم شود تضاد هست یا نه؟ اما آیات: در روز قیامت مردم از قبرها پراكنده بیرون میآیند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود. پس هر كس به قدر ذرهای كار نیك كرده باشد آنرا خواهد دید و هر كس به اندازه ذرهای كار زشت كرده باشد آنرا خواهد دید. (زلزال/6 ـ 8) طبق بیان مفسر کبیر قرآن کریم، علامه طباطبایی قدسسره، این آیات میفهماند از كلیت ارائه اعمال هیچ عملی نه خیر نه شر، نه كوچك نه بزرگ حتی به سنگینی ذره استثنا نمیشود، سپس انسان تمام اعمال خود را خواهد دید چه خیر چه شر. (طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان،(ترجمه موسوی همدانی)، بنیاد علمی و فكری علامه طباطبایی، چاپ پنجم/20/790) از آن طرف، شفاعت آن است كه «رحمت الهی و مغفرت او از طریق اولیا و بندگان برگزیده الهی به بندگانش برسد». (سبحانی، جعفر، محاضرات فیالهیات، تلخیص علی ربانی، مؤسسه نشر اسلامی/646، و طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان/1/227) آیا بین اصل شفاعت و آیات فوق تنافی و تضاد است؟ در ظاهر بله، چون شفاعت سبب میشود كه گناهان شخص بخشیده شود یا به درجات او افزوده شود. و این كار با وساطت اولیا الهی انجام میشود نه عمل خود شخص؛ اما آیات میگوید انسان تمام كارهای خود را خواهد دید با اینكه شفاعت سبب میشود انسان برخی كارهای مربوط به خود را نبیند یا درجاتی ببیند كه محصول عمل او نبوده است. اما این تنافی ظاهری است و با وجوهی كه ذكر میشود قابل رفع است: 1- شفاعت تحت شرایط خاص انجام میشود، یكی از شرایط اساسی آن داشتن ایمان است. ایمان شرط لازم است نه شرط كافی، شرط دیگر آن این است كه برخی از گناهان خاص را انجام نداده باشد، (ر.ك: همان/2۵3) مثل اینكه نماز را سبك نشمارد یا غش و حیله نكند، و معنای این شرایط آن است كه باید شخصی كه مورد شفاعت قرار میگیرد قابلیت داشته باشد و این قابلیت نیز توسط او در دنیا بهدست آمده است. 2- پس شفاعت ثمره كارهای خیری است، كه در دنیا انجام داده است (ر.ك: همان/2۵8) پس «هر كس به اندازه ذرهای كار خیر انجام دهد آنرا خواهد دید» (زلزال/7) شامل حال او میشود، نهتنها شفاعت مخالف این آیه نیست بلكه مطابق مفهوم آیه است. سپس اینكه انسان نتیجه برخی اعمال زشت خود را نمیبیند و عذاب نمیشود یا بیشاز اعمال خوب خود میبیند، بهخاطر شفاعت است كه آن شفاعت بهخاطر اعمال خوب او در دنیا است. و او اینك ثمره اعمال خوب خود را ـ كه شفاعت و ندیدن عذاب اعمال زشت خود باشد یا دیدن درجات بالاتر باشد ـ میبیند. طبق بیان آیةاللهالعظمی مكارم شیرازی آیات فوق یك قاعده و قانون كلی را بیان میكند و هر قانون كلی استثنا میخورد و این قانون نیز به آیات عفو و توبه و به آیات شفاعت استثنا خورده است. (ر.ك: مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلامیة/27/230) این آیات میگوید انسان هر عمل نیك و بد خود را خواهد دید، اما اصل شفاعت آنرا استثنا میزند و میگوید: انسان هر عمل نیك و بد را خواهد دید مگر آنكه شفاعت شامل حال او شود در این صورت اعمال زشت خود را نخواهد دید یا درجاتی بیش از اعمال خوب خواهد دید. اما آیا این اصل وارداتی از مسیحیت است؟ اگر منظور این باشد كه در اسلام چنین اصلی نیست، و شفاعتی كه مطرح است از دین مسیحیت گرفته شده و اسلام چنین چیزی را به رسمیت نمیشناسد، نه چنین نیست بلكه در آیات قرآن شفاعت مطرح و تأیید شده است. اگر منظور از سؤال این باشد كه این اصل ولو در اسلام نیز آمده است، ولی اولین بار در مسیحیت مطرح شده است، این هم صحیح نیست، چون قبل از مسیحیت به گواهی آیات قرآن در عصر حضرت موسی علیهالسلام نیز مطرح بوده است. «ای بنی اسرائیل نعمتی را كه به شما دادهام یاد كنید و اینكه شما را بر عالمیان برتری دادهام (بقره/40) و بپرهیزید از روزی كه در آن كس به جای دیگری مجازات نمیبیند و هیچ شفاعتی از كسی پذیرفته نمیشود و عوض هم قبول نمیشود و كسی نیز یاری نمیشود» (بقره/48) البته در اینجا كه میگوید از كسی هیچ شفاعتی پذیرفته نمیشود، مراد شفاعت بدون اذن و اجازه الهی است. معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر: ـ ناصر مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلامیة، چ 31، 1378، ص 220 تا 246. منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات دینی برچسبها: موضوع شفاعت, مسیحیت, رهبر مقتدا, امام
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۴/۰۵/۰۵ساعت 23:58  توسط حسینعلی فعالی
|
|